مخاطب خاص

چرا اون لعنتیو هر بار میخونم گریم میگیره چرا نمیتونم بگم نمیخوام این دل لعنتی رو نمیخوامش این اشکارو نمیخوام  حاضرم کور بشم ولی اینا رو نمیخواممممم چرا هر کس اشکامو میبینه میگه ضعیفی؟ چرا نمیفهمن من قوی تر از اونام که میگم که میگم دلتنگم دلتنگ خیلیا دلتنگ خیلی چیزا دلتنگ غر غرای کیمیا که وقتی دستشو میگرفتم بلند میشد دلتنگ مخاطب خاصم دلتنگ دختری که قبلا بودم دلتنگ شبایی که با خنده میخوابیدم با غر بیدار میشدم که چرا بیدارم کردن چرا اینو نمیفهمن که من خستم میخوام تنها باشم میخوام تنها کسی که فعلا میتونه کنارم باشه فعلا میتونه ارومم کنه دختری که عین خودمه پیشم باشه چرا کیمیا نمیفهمه که من بهش احتیاج دارم من به صداش به خنده هاش احتیاج دارم چرا نمفهمه که به این احتیاج دارم که سرمو بزارم رو شونشو زار بزنم چرا هیچ وقت نگذاشت این کارو بکنم ؟

قبول دارم خیلی حساس شده قبول دارم ولی میدونست این کار بهم ارامش میده وقتی یکی مثل کیمیا پیشم باشه یکی عین زهرا یکی عین داداشم یکی عین مخاطبم

تکیلف کیمیا که معلومه زهرا هم که سرش با کسای دیگه گرمه داداشمم که ...اونم تکلیفش معلومه گزینه بعدم که خیلی ازم دوره خسته شدم دیگه خسته شدمممممممممممممممممممم یکی منو نجاتم بده دلم میخواد جیغ بکشم بسمه هرچی اروم گریه کردم بسه هرچی بغضمو خوردم بسه دیگه چه امتحان پس داده باشم چه نداده باشم میخوام برممممممممم یکی بیاد نفس منو ببره